در صورت مغایرت اطلاعات شهید ، مراتب را اعلام فرمایید باسپاس
شهید ایرج آقابالازاده
نــام :
ایرج
نـام خـانوادگـی :
آقابالازاده
نـام پـدر :
حسین قلی
تـاریخ تـولـد :
1333/01/01
مـحل تـولـد :
اردبیل
سـن :
28 سـال
دیـن و مـذهب :
اسلام شیعه
اطـلاعات بـیشتر
وضـعیت تاهل :
متاهل
شـغل :
معلم
مـلّیـت :
ایران
دسـته اعـزامـی :
بسیج
مسئولیت نظـامی :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
درجـه نظـامی :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
تـحصیـلات :
لیسانس
بـیوگـرافـی
وصـیت نـامه
شـرح شـهادت

سال 1333 ه ش از مادري به نام طاهره كارگر در خانواده اي متوسط از شهرستان اردبيل متولد شد . نامش را ايرج گذاشتند ، اما بعدها با مراجعه به قرآن ، نام « رحمان » را براي خود برگزيد .
پدرش ( حسينقلي ) ارتشي بود و خانواده او ابتدا در خانه اي اجاره اي در مراغه سكني داشت و پس از ساخته شدن ساختمانهاي سازماني پادگان امام رضا (ع) مراغه به آنجا نقل مكان كردند . آنها بعد از گرفتن وام و ساختمان خانه اي در تبريز ، در اين شهر مسكن گزيدند .
رحمان دورة آمادگي را در يكي از مهدكودك هاي مراغه گذراند و دورة ابتدايي را در مدرسة همافر مراغه ( پادگان امام رضا عليه السلام ) به پايان برد . در آن زمان با توجه به نبود نظام راهنمايي ، بعد از دوره ابتدايي ، دوران دبيرستان را در سال 1348 شمسي در مدرسة اوحدي مراغه و حكمت تبريز گذراند .
بعد از اخذ ديپلم ، به اصرار پدر ، در دانشكدة افسري نيروي هوايي شركت كرد ، اما چون ديپلم تجربي داشت و نامش در فهرست افراد ذخيره درآمد ، آن را رها كرد . سپس به خدمت سربازي رفت و دوران آموزشي را در تهران گذراند و براي دورة خدمت به تبريز اعزام شد و در گردان دانشجويان جاي گرفت , چون در امتحان گروهباني شاگرد اول شد ، با درجة گروهبان يكمي ، سربازي را ادامه داد و به پايان برد . پس از اتمام خدمت سربازي ، در آزمون استخدامي شركت نفت با رتبة اول قبول شد ؛ اما گفت : « من چنين شغلي را دوست ندارم ، شغلي را دوست دارم كه در آن بتوانم كساني را تربيت كنم . » با همين عقيده در آزمون سراسري دانشگاه شركت كرد و در سال 1355 در رشتة تربيت بدني دانشگاه تهران پذيرفته شد . دوران دانشجويي وي با اوج گيري انقلاب اسلامي مردم ايران مصادف شد . به همين جهت در حركت هاي انقلابي شركت كرد . در راهپيمايي هاي ضد رژيم پهلوي ، پخش اعلاميه ها و شبنامه ها فعاليت مي كرد . يك بار هم در حين تظاهرات با باتوم زخمي شد و بيمارستانها از پذيرفتن وي ) به علت مسائل امنيتي ( امتناع كردند و وي در يكي از خانه هاي اطراف تهران بستري شد .
بعد از اخذ ليسانس ، در سال 1358 با دخترخاله اش ) اكرم شهـاب سردرودي ( ازدواج كرد . در ابتداي ازدواج ، ايرج و همسرش در خانة پدر بودند . اما بعد از شروع تدريس در مدارس شبستر در منزل رئيس آموزش و پرورش اين شهر ، مستأجر شدند . در آن ايام ، در كنار تدريس در مدرسه به فعاليت در سپاه و آموزش قرآن در روستاي سيس مي پرداخت .
از بارزترين خصوصيات ايرج گذشت ، ايثار ، تواضع و به خصوص رسيدگي به خانواده هاي بي بضـاعت بـود . هر هفتـه طبق فرمايشـات امام (ره) ، روزهـاي دوشنبـه و پنج شنبـه را روزه مي گرفت ؛ به خواهرانش توصيه مي كرد كه مانند حضرت زهرا (س) زندگي كنند و فرزندانشان را حسين گونه تربيت كنند .
در دو ماه اول نامزدي در جهاد مشغول به كار شد و دو ماه بعد از شروع زندگي مشترك ، علي رغم پيشنهاد مسئوليت تربيت بدني استان آذربايجان شرقي از طرف شهيد آيت الله سيداسدالله مدني ، حضور در جبهه هاي كردستان را كه گرفتار تجزيه طلبي ضدانقلاب بود ، ترجيح داد و به طور جدي در درگيري هاي كردستان شركت كرد .
با شروع جنگ تحميلي ايران و عراق آرام و قرار نداشت ، تا اين كه در اوايل سال 61 عازم جبهه شد . اوايل در جبهه امدادگري مي كرد اما با شروع مقدمات عمليات رمضان ، به معاونت گردان بعثت از لشگر 31 عاشورا منصوب شد .
او در نامه اي خطاب به خواهرانش علت رفتن خود به جبهه را چنين مي نويسد :خواهرانم مگر دوست نداشتيد برادرتان به آرزوي ديرينه اش برسد . مگر شاهد نبوديد اين انقلاب كاملاً اسلامي ، كلاً و 180 درجه برگشت و عوض شدنم شد ، نبايست در مقابل اين همه نعمات كه در رأس آن پيشواي زندگيم حضرت امام خميني قرار دارد ، قدرداني مي كردم تا خدا راضـي مي شد ؟! اين راه را با اجازة « الله » انتخاب كردم و زندگي دور از جهـاد مقدس و بي طرف و بي خيال ماندن به درد من نمي خورد . اين را بدانيد از زماني كه رهبر انقلاب را شناختم ، تولد تازه يافتم ؛ بنابراين يك كودك 5 ، 6 ساله نياز به تكميل داشت و ديدم فقط در جبهه هاست كه روح و فكرم تغذيه مي شود . به همين جهت بود كه رو به سنگر آوردم .
ايرج آقابالازاده در 18ارديبهشت 1361وصيت نامه اش رانوشت تا ديدگاهها و نظرات خود را بيان کند.
در 30 تير 1361 در عمليات رمضان زخمي و مفقودالاثر شد و تاكنون اثري از او به دست نيامده است . پسري به نام ناصر تنها يادگار اوست كه در زمان شهادت پدر نه ماه بيشتر نداشت .

اطـلاعات بـیشتر
جـزئیات شـهادت
تـاریخ شـهادت :
1361/04/22
کـشور شـهادت :
ایران
مـحل شـهادت :
شلمچه
عـملیـات :
رمضان
نـحوه شـهادت :
حوادث ناشی از درگیری
اطـلاعات مـزار
مـحل مـزار :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
وضـعیت پـیکر :
جـاویدالاثـر
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
ردیـف :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
شـماره :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
تـصویر مـزار
gol
اسـناد و مـدارک
خـاطـرات
کـتابخـانه
فـضای مجازی
مـحتوایـی مـوجود نـیست
مـحتوایـی مـوجود نـیست
درصورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
ابتدا دسته بندی محتوای ارسالی خود را مشخص نمایید
گـزارش خـطای اطـلاعات
اگر تناقضی در مشخصات درج شده و مشخصات شهید وجود دارد ما را مطلع کنید