خاطره
چند شب قبل از عملیات حین خواندن زیارت عاشورا سه بار خوابش برده بود و هر بار رویایی دیده بود.بار اول پلی دیده بود که انطرف شهید اصفهانی (فرمانده سابق گردان ) در بهشت ایستاده و فرمانده فعلی (یزدی ) گردان را به او تحویل میدهد.بار دوم خودش را دیده بود که با بدن زخمی در بیابان افتاده و سگهای وحشی در حال دریدنش هستند.رویای سوم را فراموش کرده بود.