وصیت نامه شهید آذین پور
شهادت میدهم به وحدانیت و یکتایی خداوند متعال که اگر غیر از آن بود فساد و تباهی بر سراسر عالم چیره میگشت.
شهادت میدهم که حضرت محمد بن عبدالله(ص) آخرین و کاملترین پیامبر الهی است و با وجود نازنین آن حضرت، حجت بر تمام انسانها تمام گردیده که هر آنچه باید انسان را از گمراهی نجات بدهد و هر آنچه باید انسان را به سوی سعادت و خوشبختی رهنمون نماید، در رسالت اشرف مخلوقات و راه و سنت و سیرة آن حضرت(ص) موجود است.
شهادت میدهم که حضرت علی بن ابیطالب(ع) جانشین برحق و بیبدیل رسول گرامی اسلام(ص) است.
شهادت میدهم که فرزندان علی(ع) و فاطمه(س) از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گرفته تا حضرت بقیه الله الاعظم (اروحنافداه) که جهان به وجود آن حضرت حیات دارد، سلسله نور و هدایت الهی هستند که هر آنکس که این نور را دریافت، هدایت یافت و هر آنکس که نور را ندید، در سیهروزی و تباهی غوطهور گردید.
شهادت میدهم که زمین هیچ وقت از حجت خدا خالی نیست و همواره نظر اوست که ما را زنده نگه میدارد، و ولی و خلیفة اوست که ما را به تکامل سوق میدهد.
در وصیت نامههای گذشتهام مواردی را بیان نمودهام که در نوشتة حاضر از ذکر آنها خودداری مینمایم تا از تکرار مکررات جلوگیری شود، لیکن در این وصیت نامه مواردی را به عنوان پسرم محمدحسین مطرح مینمایم که إنشاءالله مفید دنیا و آخرت وی و سایر بازماندگان باشد.
پسرم؛
اولین وظیفهای که در خصوص تو داشتم، تا آنجا که مطلع و آگاهم به خوبی ادا نمودهام؛ و بر همین اساس یکی دیگر از فرضیات خود را بر تو تمام کردم و نامی نیک و کامل بر تو نهادم که ضمن رفع مسؤولیت از خودم در این بخش از کار، مسؤولیت سنگین مضاعفی را بر دوشات گذاشتم. همچنانکه خواهرت را به نام مبارک و آرام بخش و با شرافت و فضیلت فاطمه آراستم، تو را نیز از این موهبت عظیم بینصیب ننمودم.
فاطمه نامی (است) که یادآور اولین شهید ولایت و امامت است. گرچه حضرت فاطمه زهرا(س) دختر پیامبر گرامی(ص) است و به واسطه حضرتش رسالت پیامبر در امامت کامل گردید.
فرزندم، امروز ادامه سلسله طیّبه و نجات بخش امامت در دست ولی امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی خامنهای است و اگر او را دریافتی امام خود را شناختی و اگر خدای ناکرده مقام و منزلت و جایگاه رفیع ولایت را نشناختی، به منزله حدیثی خواهی بود که چون امام خود را نشناختهای، مرگ (تو) در کفر خواهد بود (که خداوند نیاورد آن روز را) و مطمئن هستم که نطفه و لقمة پاک تو، بزرگترین سرمایة تو در شناخت امامت در هر زمان، به ظهور منجی عالم بشریت خواهد بود.
فرزندم، شیعه علی(ع) بودن یعنی سر در راه بلا نهادن و از ویژگی این راه آن است که هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند، پس اگر مرد رهی، میان خون باید رفت و اینجاست که زندگی، معنا، شیرینی، عشق و سعادت بقاء پیدا میکند. تو را وصیت میکنم که به مطالعة عمیق تاریخ اسلام، ایران و انقلاب اسلامی بپردازی تا دریابی اسلام یعنی چه؟ ما که بودیم و انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) و ما را چه کرد و چه کسی هستیم؟
پسرم، رازی را با تو در میان میگذارم که اگر این راز را در درون بپروری، در مییابی و جواب چراهای فوق را پیدا میکنی. در یک کلام در این راه علی(ع) و فاطمه(س) رمز کار هستند و توفیق در راه، با پیوستن به سلسله طیبة امامت و ولایت است. اگر یافتی و راه رفتی، با آنها در دنیا باعزت و در آخرت باسعادت خواهی بود وگرنه خدا میداند… پس علی(ع) را بشناس، فاطمه(س) را بشناس، فرزندان آن دو را پیدا کن و در زندگی آنها دقت کن و بعد، از عمر شریف آنها وجود نازنین حضرت بقیه الله الاعظم را جویا باش و از آن طریق ولایت را پیدا کن و خود را بیمه کن و آنگاه چه شیرین است در شب تاریک ظلمانی که سراسر دنیا را فراگرفته، با این مشعل فروزان به سوی تکامل ره پیمودن.
پسرم، همواره به فکر فردا و فرداها باش و مبادا که خود را به دست باد بسپاری تا که تو را ببرد.
آری امروز باید به فکر فردا بود و فردا را میبایست امروز ساخت. هر چند که لازم میآید تا با در پشت سر داشتن گذشته و عبرت گرفتن از آن، بر دیدگاه تاریخ بنشینی و فردا را نظارهگر و جویا باشی.
عمری بر ما گذشت ولی احساسم این است که درونم سنگینتر شده و شرمسارترم و دستم با کراهت به قلم میرود ولی به یاد دارم که همسنگر شهیدم زمزمه میکرد:
خدایا من بدم اما تو خوبی یقین دارم که ستار العیوبی
پس خدایا، به عزّت و کرامت مقربان درگاهت، همچنان که تاکنون آبرویم نریختهای، دستم گیر و گناهانم بریز و مرا به سوی خود ببر.
وصیت میکنم قبل از هر کسی خود را به تقوای الهی و راه خدا رفتن به تمام و کمال و توفیق آن را برای رهروان راه حق – بالاخص خود – از درگاه خداوند خواستارم و تأکید دارم به آشنایان و دوستان، علی الخصوص برادران و خواهران و همسرم و دخترم (فاطمه) که هر چه دارید، در درگاه خداوند آماده نمایید و راه خدا را پیدا کنید.
دخترم، اعتقاد و ایمان به خداوند تبارک و تعالی را در درون خود مستحکم نما و خداشناسی را در زندگی اولیاء و ائمه الهی(ع) تحقیق کن و درونت را به نور قرآن آشنا گردان.
پس سر این سلسله را پیدا کن و دست خود را به آن بگیر تا در راه رسول خدا(ص) قدم نهی وگرنه راه ضلالت و گمراهی است. غم و محبت اهل بیت رسول الله(ص) را پیشه کن و سینه را در غم این خانواده بسوزان و چهره را به شادی آنها برافروز، قیام حسین(ع) در کربلا و ادامه آن توسط حضرت زینب(س) را مطالعه نموده و درک کن و پیدا نما و آنگاه به آن عمل نما، که همه چیز را خواهی یافت. هر چند سخن زیاد است ولی هر چه هست در آنچه گفتم گم نیست، پس تو را به آن وصیت میکنم.
با تشکر، ملتمس دعا، بندة خدا، حمید آذین پور
ساعت 30/20، روز اربعین حسینی سال 1373