وصیت نامه شهید ناصرصدقی میاب

وصیتنامه شهید ناصر صدقی
وصیتنامه ها :
(إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَا لَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَـاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ… وَ ذَا لِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ)[1]؛ همانا خداوند جان و مال مؤمنین را به بهاى بهشت از ایشان خریدارى نموده كه در راه خدا جهاد مى كنند پس مى كشند و كشته مى شوند… و این خود، سعادت و پیروزى عظیمى است.

پس از حمد و ستایش خداوند تبارك و تعالى و با درود بر رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه ى اطهار(علیهم السلام)، بالاخص امام زمان منجى عصر، حضرت مهدى(عج) و نایب برحقش امام خمینى و امت شهیدپرور ایران و با سلام بر پدر و مادر و برادرانم و تمام دوستان و آشنایان عزیزم.

با توجه به رهنمودهاى این آیه و آیه هاى دیگر درباره ى مقابله با كفّار من آگاهانه تصمیم گرفتم به جبهه آمده و براى رضاى خدا و رسول خدا و اولى الامر بجنگم و به قول امام در این راه «چه بكشیم و چه كشته شویم، در هر دو حال پیروزیم».

پدر و مادر و برادرم، این را بدانید كه انسان باید از این دنیا برود و حال این رفتن چگونه باید باشد، امام درباره ى مردن مى فرماید: «این راهى است كه باید رفت و سفرى است كه باید رفت چه بهتر كه در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامى شربت شهادت نوشید و با سرافرازى به لقاء اللّه رسیدن» و این همان چیزى است كه اولیاء اللّه آن را آرزو مى كردند و از خداى بزرگ در مناجات خود طلب مى كردند. گوارا باد شربت شهادت بر شهداى انقلاب اسلامى، به خصوص شهداى اخیر ما.

در این راه احساس وظیفه ى شرعى مى كنم كه براى حراست از انقلاب اسلامى كه با خون هزاران جوان به پیروزى رسید به جنگ با دشمنان دین و قرآن بپردازم و اگر در این راه لیاقت جان دادن در راه خدا نصیبم شود به جایى مى روم كه ملكوتش نامند، آنجا كه بهشتش نامند. از شما پدر و مادر و برادرانم درخواست مى كنم كه در مرگ من سوگوارى نكنید بلكه شاد باشید و افتخار كنید كه عزیزى را در راه خدا از دست داده اید. در شب هفت من لباس شادى بر تن كنید. از تو مادر عزیز و مهربانم عاجزانه درخواست مى كنم مرا به خاطر آن همه زحمت هایى كه به تو دادم ببخشى، تا این كه در درگاه خداوند متعال رو سیاه نباشم.

بعد از من اى مادر دیگر مكن زارى رفتم كنم اینك از دین حق یارى
پرورده اى من را از بهر جانبازى در راه نخل دین، خونم شود جارى
سرباز اسلامم گشتم فدا مادر از سویر دل بر خوان هر شب دعا مادر
خواه از خدا آنگه اى باوفا مادر یارى كند ما را در راه دین دارى
آمد به قربانگاه سرباز حزب اللّه جان بركفش باشد همچون ذبیح اللّه
دارد به سر شوق یارى روح اللّه اندر دلش باشد عشق لقاء اللّه
از شما خواهش مى كنم كه در دعاها و نماز شب هایتان دعاى به رهبر یادتان نرود «خدایا تو را به جان مهدى تو را به حق مهدى تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار».
پدرم آن مقدار اندوخته اى (پولى) كه دارم را در راه رضاى اسلام و مسلمین مصرف كن. و در آخر از خداوند تبارك و تعالى طلب طول عمر براى امام و تمام خدمتگزاران اسلام مى نمایم و از خدا مى خواهم كه راه كربلا و سپس قدس باز شود تا خانواده ى شهدا آنجا را زیارت كنند و ببینند كه خون عزیزانشان به هدر نرفته است.
سرباز کوچک اسلام ناصرصدقی