وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم . اللهم صل علی محمد و آل محمد. یا الله ، یا رسول الله ، یا ائمة الله ، اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک .
این حقیر عاصی تا کنون چند بار به بهانه عملیاتهای مختلف وصیت نامه نوشته ام که لیاقت نداشته ام آخرین وصیت نامه ام آخرین وصیت نامه ام باشد. ولی باز هم در کمال یاس از پذیرشم نزد خداوند ، باریتعالی اقدام به نوشتن این وصیت نامه می نمایم . باشد تا خداوند بسیار مهربان مرا نیز چون عزیزانم شهید مهدی عظیمی و شهید مرتضی پایدار فرد و شهید علی شریفی و شهید یس مراد پار یا به درگاه خویش خواند و بزرگترین منت ممکنه را بر این بنده ناسپاس و سرکش و بی معرفت نسبت به ذات اقدسش روا دارد . انشاء الله .
حمد وستایش بی حد و حصر فقط مخصوص است به خداوند یکتا و صاحب روز جزا و درود و سلام من بر حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله و بر زوج بی نظیر بشریت یعنی مولی علی (ع) و خیر النساء فاطمه زهرا سلام الله علیها و بر فرزندان این دو تا حضرت مهدی (عج) امام زمانم و بر نایب بر حقش ، خورشید درخشان فقاهت و سیاست حضرت امام خمینی روحی له الفداء و بر شهدای گراقدر اسلام از صدر تا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و با سلام بر خانواده های شهدا، مفقودین ، اسراء و جانبازان و کلیه کسانی که خالصانه و برای رضای خدا وند بینا و آگاه این عمر چند روزه را به خدمت اسلام مشغولند .
سلام من بر مادرم ، فرزندانم و همسرم که با بینش اسلامی صحیح به این حقیر اجازه شرکت در جبهه را محبت نمودند .
ابتدا مطالبم را برای خانواده ام آغاز می کنم . چه آنکه بیش از همه از خانواده ام انتظار دارم به وصایا یم عمل نمایند و در اول از مادرم حلالیت می طلبم که در این عمر زودگذر دنیایی رنج و تعب را متحمل گردید. فوت پدر بسیار عزیزم در 40 سال قبل در میان سالی ،خداوند ا انشاءالله کلیه رفتگان مومن و مومنه را مورد رحمت خویش قرار دهد و مرحوم پدرم را نیز از دریای بیکران بخشایش سیراب گرداند . و در بهشت اعلی جا یش دهد و هرروز بر درجاتش بیفزاید و پیش و بعد از فوت مرحوم میرزا حسینعلی رحمت الله علیه فوت فرزندانش را شاهد بود ، که درد نا کترین آنها فوت مرحوم برادرم در میان سالی بود . امیداورام خداوند این پدر وپسر را درجنت ماوی داده و از اخوان گسترده خویش روزی عطا فرماید .
یقین دارم که مادرم این شهادت را نیز بخوبی تحمل می کند و با ابراز خوشحالی از چنینی رفتنی ضد انقلاب را عصبانی و انقلابیون را شاد و تشویق می نماید . باشد تا خداوند منان در آن جهان که بزودی قیامتش واقع خواهد شد بیش از حد تصور جزای خیر به ایشان عطا فرماید .
مادر بسیار مهربانم ، همیشه شما را از صمیم قلب دوست داشته ام و نزد من احترام خاصی دارید و از زحمات شما که در صغیری و حتی پس از آن برای من کشیده اید ، خجالت زده و ممون بوده و هستم . امیدوارم مثل همیشه دعای خیرتان بدرقه ام باشد تا خداوند نیز از من راضی باشد . دنیا جای ماندن نیست و بزودی همه در محشر گرد خواهیم امد. این دوری ها زود گذر و کم و کوتاه مدت خواهد آمد . اصل آن دنیا و زندگی همیشگی است .
و اما همسرم ، این زن مومنه ای که بهترین یار وهمفکر و معشوق اینجانب برای رفتن به جبهه بوده است . همسری که هرگز نگفت با چهار، پنج بچه چه کنم یا حالا دیگر برای مدتی بس است . امثال ایشان حجت هستند در ان دنیا برای زنانی که مانع رفتن شوهر انشان می شوند و با هر نوع بهانه ایی اجازه نمی دهند شوهرشان به جبهه نور علیه ظلمت برود . خدایا تو کاملاً آگاهی که از همسرم نهایت رضایت و بلکه شرمندگی را دارم . تو نیز از او راضی باش و در بهترین درجات بهشت جایش ده . با ر الها او همیشه از ابتدای زندگی مشترکمان رضایت تو را در نظر داشته است . خدایا بحق حضرت زهرا (ص) به او صبر واستقامت و پایداری در دین تا لحظه خروج از این دنیا عطا بفرما . خدایا به حق مقام حضرت زینب هر روز و ساعت برایمان و عقلش و توانایی اداره امور فرزندانم بیفزا.