زندگینامه:
شهید جواد آقا محمدی در سال ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی در یکی از روستاهای تاکستان قزوین متولد شد در سال ۱۳۵۰ باتفاق خانواده به شهرک سیدجمال الدین از توابع شهرستان ساوجبلاغ نقل مکان کردندو در این شهرک ساکن شده و شهید بزرگوار تحصیلات مدرسه ای را آغاز کرد.
دوران نوجوانی ایشان مصادف بود با سالهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران که با شور و عشق عجیبی در راهپیمایها و فعالیتهای ضد رژیم شاهنشاهی شرکت می کرد دوره ابتدائی را در شهرک مذکور به پایان برد و وارد مقطع راهنمایی
تحصیل در مدرسه شهرک سیمان آبیک گردید.
در سال دوم راهنمایی تحصیل می کرد که شور و عشق جبهه و جنگ در وجودش شعله ور و ندای هل من ناصر ینصرنی امام امت در وجودش طنین انداز شد و او که نوجوان غیرتمند و با ایمانی بود، بر جای نشستن وتنهایی اسلام و وطن را به نظاره ننشست ، بلکه استوار و مصمم ، با رغبتی هر چه تمام تر ، به خیل بسیجیان فدایی اسلام پیوست و درس مدرسه را رها کرده به یاری دین خدا شتافت ، جوانی نجیب و فعال بود و در هر جا و موقعیت به وظیفه خود به خوبی آشنا . از این رو در مقابل دشمن نیز همچون شیری جنگنده مردانه می جنگید گرچه هنوز از نوجوانان محسوب می شد اما اراده ای آهنین داشت و هراسی از هیچ چیز به دل راه نمی داد .
در دو مرحله به مناطق جنگی اعزام شد و در هر بار مرخصی که به منزل مراجعت می کرد، بی تابانه روز شماری می کرد تا بتواند مجددا در جبهه حضور یابد و به عشق و حلاوت بسیار از جبهه سخن می گفت .
در مرحله دوم اعزام ، در عملیات والفجر ۱ شرکت جست و در حین عملیات ، در روز بیست و یکم فروردین سال ۶۲ در شمال فکه پس از ۶ ماه خدمت صادقانه به دین اسلام و سرافرازی میهن خویش به ضربت کینه و خشم خصم از پای در آمد و جان به جانانه تقدیم نمود و سر در پای معشوق افکند .
پیکر مطهر و معطر به حضور سبز و عارفانه اش ، ۱۸ سال در منطقه باقی ماند و از مفقودین جنگ تحمیلی به شمار می رفت و سرانجام در پی تلاش پیکر گروهکهای تجسس، بقایای وجود خاکیش در روز اول خرداد ماه سال ۸۰ به عنوان مظهر عشق و ایثار به آغوش وطن بازگشت تا صدای آزادی و سلحشوران مردان بزرگ ایران زمین را به گوش جهانیان برساند و نقش آن دفاع مقدس را تازه کند روانش شاد.