شهید منصور عباده اهوازی فرزند آقای جبار و خانم دوله دراجی در فروردین ماه سال ۱۳۳۸ در یک خانواده مرفه و کاملا مذهبی در شهرستان اهواز به دنیا آمد. او در سه سالگی توسط رهبر دینی مندائیان؛ گنزورا جبار طاووسی، تعمید داده شد. منصور تحصیلات دوره ابتدایی را مدرسه هرمزان و دوره متوسطه را در دبیرستان منوچهری شهر اهواز به اتمام رساند. پدر شهید، استادکاری ماهر در هنر دستی طلاکاری و نقره سازی در منطقه عامری شهر اهواز بود.
شهید عباده اهوازی انسانی بسیار اخلاقی و خوش رو بود. او جوانی اجتماعی و فعال بود. در نوجوانی علاقه وافری به امور دینی و فراگیری زبان و آئین مندایی داشت. شهید منصور به فعالیت های ورزشی خصوصأ شطرنج و شنا بسیار علاقمند بود. ایشان در دوران جوانی با دوستان خویش به صورت تعاونی ایجاد کار تراشکاری نمود.
این شهید بزرگوار، در برابر بی عدالتی بسیار حساس و در یاری رسانی به نیازمندان بسیار کوشا بود به گونه ای که محبوبیت خاصی بین همسالان و همسایگان خود پیدا کرده بود.
شهید منصور پس از اتمام تحصیلات در نیروی دریایی بندرعباس با درجه ناو وظیفه و در لباس خدمت سربازی به وطن خویش خدمت کرد.
منصور عباده اهوازی در دوران انقلاب با ارگان ها و افراد انقلابی همکاری شایان داشت. استاد سالم چحیلی ریاست انجمن صابئین مندایی اهواز، درباره این شهید چنین بیان کرده است: «در دوران جنگ که دشمن به خرمشهر حمله کرده بود ایشان شبانه جهت کمک به مردم داوطلبانه می رود و در یک محله با شنیدن صدای کمک وارد منزل می شود و یک پیرزن تنها را که توان حرکت نداشت، یاری می رساند و او را به شهر اهواز منتقل می کند . این شهید عزیز، در دوران بمباران شهر اهواز به جهت کمک به مردم برای مقاومت در برابر دشمن، به ستادهای پشتیبانی پیوست و بارها مورد تشویق بسیج منطقه قرار گرفت. ایشان در نظر داشت تا به اتفاق همکاران خود کارگاه تراشکاری و ساخت قطعات ، برای کمک به ستاد پشتیبانی جنگ، راه اندازی کند. شهید منصور عباده اهوازی به همراه شهید یاسین زهرونی، جهت خرید وسایل برای راه اندازی کارگاه تراشکاری، در میدان شهدای اهواز در تاریخ نهم دیماه ۱۳۵۹، مورد اصابت موشک دشمن بعثی قرار می گیرد و به شهادت نائل می گردد.
پیکر مطهر ایشان با حضور روحانیت صابئین مندایی اهواز، اعضای انجمن، همکیشان و هموطنان و همسایگان تشییع گشت و در کنار شهید یاسین زهرونی در گلزار شهدای صابئین مندایی اهواز به خاک سپرده شد..
